بحث آزاد

زندگی روزمره یه دختر آخرالزمانی

زندگی روزمره یه دختر آخرالزمانی

ملت عشق

دوشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۲۷ ب.ظ

یا بدیع

سلام به دوستان گلم

رمانی را با عنوان ملت عشق در حال مطالعه هستم.راستش را بخواهید تعریفش را از دوستان کتابخوان شنیدم اما خب شنیدن کی بود مانند خواندن(خخخخخ)

خمس کتب را مطالعه کردم نحوه بیان کتاب در ترغیب خواننده برای تعقیب داستان تحسین برانگیز است.

محوریت داستان همان طور که از نام کتاب پیداست عشق است و شخص تاثیرگذار عارف معروف و رفیق دلبر مولانا،شمس تبریزی می باشد.

خواننده رمان در حقیقت زنی به نام الا ساکن بوستون است زنی تحصیل کرده ولی خانه دار.....

او دارای چند فرزند و همسری دندانپزشک و وضع مالی خوب است.ولی چندسالی است که عشق در زندگی آنها رنگ باخته است و الا صرفا

با خانه داری و آشپزی زندگی خود را می گذراند.

او کار ویراستاری رمانی به نام ملت عشق را قبول می کند....و در جریان رمان شیفته شخصیت عرفانی شمس و دید او نسبت به عشق می شود

بخشی از متن رمان:

شمس تبریزی خطاب به قاضی بعداد:


درست است که خدا را با گشتن نمی توان پیدا کرد اما خدا را فقط کسانی پیدا می کنند،که به دنبالش می گردند. 


شریعت مانند چراغ است،روشنایی می بخشد.اما نباید فراموش کرد که چراغ هنگام راه رفتن در تاریکی به کار می آید که جلو پایت را ببینی

بعد از شریعت نوبت طریقت است،بعد از طریقت نوبت معرفت،بعد از معرفت هم نوبت حقیقت!

اگر جهت اساسی فراموش شود و انسان شریعت را نه وسیله که هدف بشمرد،آن چراغ دیگر چه فایده ای دارد؟

.

.

.

.

ادامه دارررررررد......................




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۰۲
mahnaz ahmadi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی